کتاب حاضر مشتمل بر داستان های کوتاهی با عنوان های «صدایی می آید»، «راننده جدید»، «صبح روز چهارم»، «راز»، «فریاد ابوهشام»، «تصادف»، «چه کسی ملاعلی را کشت؟»» «دادگاه»، «از شلمچه تا نطنز» و «سجادة خونین» است. در خلاصة «از شلمچه تا نطنز» آمده است: «ناصر هوشیار» در جبهه فدارکاریی های زیادی انجام داده است و خاطرات بسیاری از جبهه و  جنگ دارد. در منطقة کرخه، زمانی که او در گرو هان شهید بهشتی بیسم چی بود، با حملة نیروهای عراقی، تعداد زیادی از پرسنل گروهان در کانالی گیر می کنند و به شهادت می رسند. ناصر امّا صدمه ای نمی بیند و خود را دو روز میان جنازه ها پنهان می کند. در این مدت، از آب قمقمه و جیره ای که در کوله پشتی شهدا بود تغذیه می کند و نهایتاً در یک فرصت مناسب از کانال فرار می کند و خود را به مرکز گردان می رساند. بعد از جنگ او به مدّت پنج سال برای خواندن درس فیزیک اتمی به آمریکا می رود و بعد از بازگشت، مأموریت فعالیت در پروژه هسته ای نطنز را به عهده می گیرد.