کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. نویسنده با پرداخت مناسب شخصیت ها و توصیف عمیق ترین احساسات و افکار آن ها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنه ها، خواننده را از ابتدا تا انتهای کتاب با خود همراه می سازد. در داستان می خوانیم:« همیشه وقتی از همه جا و همه چیز خسته می شم می یام کنار پنجره این اتاق کوچیک و یا با یه عکس حرف می زنم. خیلی سخته که همه زندگی آدم توی یه عکس خلاصه بشه، اونم عکسی که آدمای توش رو نشناسی، توی عکسی که من دارم چهار نفر هستن که نمی دونم کدومشون پدر و مادرم هستن».