فال قهوه: مجموعه داستانهای کوتاه

فال قهوه: مجموعه داستانهای کوتاه

فال قهوه: مجموعه داستانهای کوتاه

زینب ترابی و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

ندا پس از آشنایی با لیلا، در یک مراسم جشن تولد، به گرفتن فال قهوه علاقمند می شود و با اصرار لیلا به سراغ خانم فالگیر با نام زری خانم می رود. هنگامی که نوبت به ندا می رسد، اضطراب تمام وجودش را فرامی گیرد و از این که در چنین مکانی حضور پیدا کرده پشیمان می شود. اما کم کم گفته های فالگیر مبتنی بر فوت پدر ندا و زندگی سخت آنها، نیز حسادت زن دایی او نسبت به آنها، شک و تردید ندا نسبت به فالگیر را از بین می برد. اما در همان لحظه ماموران پلیس از راه می رسند و زن فالگیر و دستیارش و دیگر حاضران را به کلانتری می برند. ندا در کلانتری متوجه می شود که دستیار زن فالگیر خالة لیلا بوده و زن فالگیر از طریق او از جریان زندگی ندا باخبر بوده است و در واقع پیش گویی های او نوعی شیادی بوده است. مجموعة حاضر حاوی چهار داستان کوتاه از نویسنده است و عنوان های آنها بدین قرار است: مزد تقلب؛ بیابان سحرگاه های گل نرگس؛ فال قهوه؛ و آقای مزاحم.