معرفی کتاب ماجرای شیر و موش اثر الهه عبدالهی مترجم الهه عبدالهی
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
در جنگل انبوه و زیبایی شیر شجاعی زندگی می کرد که همة حیوانات از او می ترسیدند. یک روز موشی به پشت شیر پرید. شیر شجاع از جسارت موش خوشش آمد و او را نخورد. موش هم از او خداحافظی کرد و گفت: «ممنونم که مرا نخوردید، شاید روزی به دردتان بخورم»، اما شیر با خود خندید و گفت: «من هیچ وقت به تو احتیاج پیدا نمی کنم». روزها گذشت تا این که شیر در تلة یک شکارچی افتاد. از خوش شناسی او، موش جسور از آنجا می گذشت. موش هم با دیدن وضعیت شیر، طناب ها را با دندان برید و او را نجات داد. شیر شجاع هم فهمید که هر موجودی روزی به کمک دیگران احتیاج پیدا می کند و از موش تشکر کرد. این داستان آموزنده برای کودکان گروه سنی «ب» تهیه شده است.