معرفی کتاب افسانه های سوادکوه اثر مهران نوری
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
افسانه ها، قصه ها و داستان هایی که از لابه لای تجربیات روزگاران برخاسته و بر زبان افسانه سرایان و قصه گویان جاری می شود، چراغ فروزانی است در پیمودن مسیر هستی. افسانه های سوادکوه، آینه ای از افسانه های شمال ایران و افسانه های ایران و جهان است. این مجموعه دربرگیرنده ی 44 افسانه ی کوتاه متعلق به سرزمین سوادکوه است که در پایان هر افسانه نام راوی آن همراه با تاریخ ثبت ذکر شده است. "پادشاه و دختر بیمارش"، اولین داستان کتاب، ماجرای پادشاهی است که همه ی اطبا از شفای دخترش عاجز مانده اند. سرانجام پیرمردی به شاه مژده می دهد که داروی دختر تو در سه سیب است که جوانی، آن را برای دخترت می آورد. آن جوان که کوچک ترین فرزند باغبانی بوده سه سیب برداشته و نزد شاه می رود. دختر پس از خوردن آن ها شفا پیدا می کند اما شاه حاضر نمی شود فرزند خویش را به او بدهد، بنابراین از او می خواهد که به کوه صبا رفته و آب صبا را برایش بیاورد. پسر قبول می کند و با وجود سختی بسیار و فرار از دست پریزاده ها موفق به برداشتن آب صبا می شود. در راه با برادران حسودش برخورد می کند و آن ها آب را از او گرفته، در دریا خالی می کنند و کاسه را از آب اقیانوس پر می کنند. پادشاه زمانی که می فهمد آب درون ظرف، آب صبا نیست از پسر می خواهد تا صد گله گوسفند را برای یک ماه نگهداری کند به طوری که نه یک گوسفند کم بشود و نه زیاد. پسر تمام همت خود را به کار می گیرد و حتی به خواهش دختر پادشاه نیز گوسفندی به وی نمی بخشد تا این که سرانجام دختر شاه را به دست می آورد. اما پری ها و دیوها برادرانش را به سنگ بدل می کنند.