معرفی کتاب یک اسب توی فنجانتان افتاده است! اثر مژگان بابامرندی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
0
توضیحات
در را باز می کنم. هیچ کس توی شرکت نیست. راست می گویند آدم از یک لحظه بعدش خبر ندارد. اصلاً فکر نمی کردم امروز مسئول دفتر مدیرعامل باشم. می نشینم روی صندلی مامان. چرخ دار است. می چرخم؛ چند دور. با صندلی چرخ دار چند بار از این طرف اتاق به آن طرفش می روم و همان طور که روی صندلی نشسته ام، درِ دفتر آقای سالار را باز می کنم و گشتی هم توی آن می زنم.