قصه های کهن
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
داستان این کتاب رقعی، یک قصه ی قدیمی است که هر بخش آن دارای پیامی آموزنده است. پیام هایی چون صداقت، وفای به عهد، عبودیت، روش حاکمیت، نقش سفر زندگی، اطاعت از والدین و... در این داستان، حاکم عادل شهر از دنیا می رود و دخترش به جای او به فرمانروایی می رسد. دختر که وظیفه ی سنگین فرمانروایی، سخت او را مشغول کرده خواب های وحشتناکی می بیند و جرات نمی کند دوباره به خواب رود. او برای رهایی از این بیماری با خواستگارانش شرط می کند که هر کس بتواند سه شب متوالی، موجب به خواب رفتن و بیدارشدن با نشاط وی گردد با او ازدواج کند و گرنه سرش از تنش جدا می شود. از قضا پسر جوانی که به وصیت پدر خود از این شهر به آن شهر سفر می کند از آنجا می گذرد و تصمیم می گیرد شانس خود را امتحان کند. جوان با راهنمایی ندیمه ی دختر، هر شب مشام او را از بوی خوش بِه پر می کند. دختر به خواب می رود خواب های جالبی می بیند. جوان شرط را می برد و با دختر ازدواج می کند.