افسانه ابر دلداده

افسانه ابر دلداده

افسانه ابر دلداده

ناظم حکمت و 2 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

درویش زیر درخت سرو نشسته بود. از خورجین، نی لبک اش را بیرون آورد. در آن دمید و شروع به نواختن کرد. از میان سوراخ های نی لبک، درختان بیرون پریدند، انگار درختان، درون نی لبک، جا گرفته بودند و با دمیدن درویش، یکی یکی بیرون می آمدند. از سوراخ های نی لبک، کوه ها، دره ها و جاده ها، به آسمان می رفتند.