هدیه نادر (برگرفته از حوادث واقعی)

هدیه نادر (برگرفته از حوادث واقعی)

هدیه نادر (برگرفته از حوادث واقعی)

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

بارها تا آن طرف آب رفته بود. غیر از پاسپورتش هر چیزی هم خواستند؛ دعوتنامه رسمی، وثیقه، سند مالکیت، زمین، چاه آب کشاورزی، سپرده بانکی، بیمه مسافرتی، بلیط هواپیما، دوست و... ارائه کرده بود، اما انگار خواسته هایشان تمامی نداشت که باز چیزی دیگری می خواستند. دیگر نمی دانست چه کار کند. دفعه آخر حسابی جوش آورد، طوری که برخاست و با پیچاندن پرچمشان به دور خود خواست سفیر را ببیند. انگار تیرِ توی تاریکی اش وسط هدف خورد که از طریق دوربین ها تماشایش می کردند. خیلی نگذشته بود که یک خانم و آقا پیدایشان شد و... .