موسرخه
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
«سعید ساعد» که بیست سال پیش همسرش به قتل رسیده، هرگز شخصی را که به عنوان قاتل دستگیر شده مجرم واقعی به شمار نیاورد و معتقد بود که مرگ مشکوک وی در زندان نیز تأیید این مدعا است. وی پس از گذشت سال ها از طریق یک مکاملة تلفنی متوجه می شود که می تواند سرنخ هایی از قاتل واقعی به دست بیاورد. اما شخص تماس گیرنده می میرد و ساعد و وکیلش نیز روز بعد با فاصلة یک ساعت کشته می شوند. پلیس بدون هیچ گونه بررسی دقیقی، هر دو قتل را خودکشی اعلام کرده و پرونده را می بندد. اما پسرخواندة ساعد، به همراه دوستش، داریوش، دست به تحقیقات گسترده ای زده و پرده از راز جنایت بیست سال پیش و به تبع آن قتل های اخیر برداشته و مجرم واقعی را به سزای اعمالش می رسانند.