تو خوب میفهمی من چی میگم.ما دو نفر خوب زبون همدیگه رو می فهمیم.بلدیم چه طور رازهای جود همدیگه رو آشکار کنیم.خودت بهتر از هرکسی میدونی که این ترکش و این چشناله ها فقط بهانه ست واسه توجسه این سستی و رها شدگی.قبول دارم انتخاب زرکانه ایه.واسه همین برخلاف بقیه اصلا دلم برات نمی سوزه.انتظار نداشته باش منم گول بازی تورو بخوم و به حالت ترحم کنم.الان هم نیازی نیست چیزی بگی،این ها پیش من و تو می مونه.فقط یادت باشه که من ته این ماجرا رو می دونستم.سرنوشت،تقدیر یا هرچی که بوده،فقط یادت باشه که من ته این ماجرا رو می دونستم.سرنوشت،تقدیر یا هرچی که بوده،تو الان وارد این بازی شده ی و من از این بازی سر در می آرم.من همین جام.برو بازی رو تموم کن و برگرد.اگه تصمیم گرفتی از خرابه ها بیای بیرون خوشحال میشم اولین نفری باشم که بهت خوش آمد می گم.همین دیگه.خبر ازتو.
         از متن کتاب