این کتاب یک مجموعه‌ی داستان متشکل از دوازده داستان کوتاه است. نویسنده را نمی‌شناختم و انتخاب این کتاب نیز یک تصادف بود. چون خود در حال تمرین نوشتن هستم، با خودم قرار گذاشته بودم که هر از چند گاهی، یک کتاب از نویسنده‌ای شناخته نشده بخوانم و امروز وقتی سوار مترو شدم و در طاقچه به دنبال داستان کوتاه می‌گشتم با این کتاب برخورد کردم. امروز روز شلوغی داشتم و از صبح زود که برای دویدن از خانه خارج شدم تا دقایقی قبل که از شدت خستگی به روی کاناپه افتادم، به نقاط مختلفی از شهر سفر کردم و در این سفرها که با مترو انجام می‌شد در مسیر داستان‌های کتاب را خواندم. جز دو داستان، باقی‌شان نظرم را جلب نکردند.  نویسنده در وصف موقعیت و ارجاعات خلاق بود اما زیاده‌روی می‌کرد و در اغلب داستان‌ها فکر می‌کنم خود نمی‌دانست هدف از نگارش داستان چیست به حدی که در چند مورد خاص، از دید من حداقل استانداردهای یک داستان کوتاه را نیز نداشتند.