به رنگ علف
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
«امیر» جوانی است که در یک گشت و گذار در خیابان به همراه دوستش با «هانیه»، دختری دبیرستانی آشنا می شود. امیر عاشق و دلباختة هانیه می گردد و هرروز بر عشق آنها افزوده می شود؛ اما بعد از مدتی امیر دچار بیماری شده و توموری در مغز او رشد می کند که او را روانة بیمارستان کرده و توانایی های او را می گیرد. امیر در حالی که در اشتیاق دیدار هانیه است، در روزی که به محل زندگی هانیه می رود، با حجلة او و پدر و مادر وی روبه رو می شود. او دچار ناامیدی مضاعف می شود، اما روح هانیه به کمک امیر آمده و در گذر از این مرحلة بحرانی به او کمک می کند.