یاسمن های زنانه
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
داستان های مجموعه ی" یاسمن های زنانه" چندان از رویکرد اصلی داستان های پیشین آرش آذرپناه فاصله نگرفته اند، توجه به زبان و موقعیت های منحصر به فرد همچنان جان مایه ی این داستان ها را می سازد. توجه به فرم روایت نیز در مجموعه ی یاسمن های زنانه به زبان افزوده شده تا داستان هایی بعضا پرحوصله تر و گاه مفصل تر را بیافریند. در سه حیطه ی متفاوت داستان های تجربی جدیدی را بیازماید که منجر به داستان هایی شده است که نویسنده نام آن ها را تفننی به زعم نویسنده، برای نخستین بار در تاریخ داستان ایرانی، با یک داستان مدرن روبه رو خواهیم شد که سراسر با نثر مسجع شده است.خفاشی تا پیش مهتابی آمد و در چندسانتی صورتشان راه آمده را برگشت و در عمق شب گم شد. زن جیغکی از پرده ی جگر آورد. مرد به سوسوی ستارگان نگریست و ترسید نورشان خاموش شود چنانکه گاهی چون سوزی کورسو می زدند و باز جانی تازه می گرفتند. زن گفت:چطور نمی بینی شان؟ حالا همه شان آمده اند کنار پاشویه ی حوض. شر شرآب را هم نمی شنوی واقعا؟ آن که قد کوتاه تر از همه است زیر صنوبر بزرگ تر ایستاده با موهای سیخ نارنجی، نگاهش کن!مرد باز نگاه کرد. میان صنوبرها به سیاهی می زد و مستولی بود همه تیرگی شب. فروشگاه اینترنتی سی بوک