نویسنده در این کتاب بر آن است تا پتانسیل های تجارت دوجانبه کشورهای اسلامی آسیای جنوب غربی را در صنایع با فناوری بالا برآورد نموده و انطباق آن ها را با وضعیت کنونی این کشورها در تجارت کالاهای با فناوری بالا ارزیابی نماید. در این مسیر وی، وضعیت کل اقتصاد و تجارت کشورهای اسلامی آسیای جنوب غربی را بررسی می کند. سپس به معرفی متدلوژی مطالعاتی در این کتاب می پردازد. در همین راستا مدل جاذبة تئوریکی استخراج شده که براساس آن سه عامل متغییرهای توده ای، موانع تجاری و انتظارات مدل تجارت دو جانبة بین کشورها را تعیین می کند و نیز متغیرهایی را که به نحو خاص، تجارت در صنایع با فناوری بالا را متأثر می سازند، معرفی و در قالب پنج گروه: متغیرهای توده ای، ساختار اقتصادی ـ تجاری، عوامل فنی و نوآورانه، فضای سرمایه گذاری و متغیرهای رقابت پذیری در قیمت مورد بحث قرار می گیرند. آن گاه چهارچوب تجربی این کتاب تبیین می شود. در این مقال پایه های داده، ملاحظات متعدد اقتصادسنجی و روش اقتصادسنجی اختیار شده برای برآورد مدل مزبور، معرفی می شوند. در ادامه به ارائة برآورد و ارزیابی پتانسیل های تجارت درون گروهی کشورهای اسلامی پرداخته و در پایان، سیاست های راهبری مطرح جهت تجارت کشورهای اسلامی آسیای جنوب غربی، به ویژه ایران در صنایع بافناوری بالا مورد مطالعه قرار می گیرد.