معرفی کتاب دختری که می دانست: حس ششم اثر ساندرا گلاور مترجم رضوانه سیدعلی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
7
خواهم خواند
1
توضیحات
«کیتس» در یک حادثه رانندگی پاهایش را از دست می دهد و دیگر نمی تواند راه برود، ولی از همان زمانی که در بیمارستان بستری است تمام حوادثی را که قرار است در آینده اتفاق بیفتد، می بیند. او این احساس خود را بازگو می کند، ولی اطرافیانش نمی پذیرند. بعدها متوجه می شود که اگر روی اجسام تمرکز کند می تواند آن اجسام را جابه جا کند. بعد از مدتی دوست صمیمی او به نام «لیزا» به وسیله شخصی ربوده می شود. در حالی که هیچ کس از محل اختفای او اطلاعی ندارد، کیتس با تمرکز و استفاده از حس ششم خود، محل اختفای او را یافته و به کمک برادرش، لیزا را نجات می دهد... .
یادداشتها
1404/3/27
هو النور خیلی جالبه در مورد یک دختر (به اسم کیتس)حدوداً یازده ساله است که وقتی داره با دوست صمیمی اش از باشگاه دارن بر می گردن اما تو راه ماشین بهشون می زند کیتس دوستش را هل می دهد کنار جاده و خودش فلج میشه اما این به این معنی نیست که دیگه هیچ کاری نمی تونه انجام بده ! اون دختر خواب های عجیبی می بینه که خیلی عجیبه و صحنه هایی جلوی چشمش میاد که قراره به واقعیت تبدیل بشه و یک(البته دوتا) قدرت اعجابانگیز دیگه اون می دونه اجسام رو بدون دست زدن و با چشماش جا به جا کنه و دومیش اینه که وقتی کسی نباشه می تونه پرواز کنه و اما دوستش پلیس ها میرن سراغ دوستش که هیچی از اون واقعه یادش نمیاد دوستش خیلی در شرایط سختی قرار داره پدرش فوت کرده و یکی از برادر های دو قلویش نمی تواند حرف بزند چون ... و دائم با مادرش دعوایش می شود... یا علی مدد ✋
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.