معرفی کتاب حکایت خسرو با مرد زشت رو اثر مریم عزیزی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
کتاب حاضر، داستانی اقتباس شده از مرزبان نامه است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. در این داستان خسروی با خدم وحشم به شکار می رفت که مردی زشت روی را در راه می بیند. از مستخدمان خود می خواهد که او را برانند و بعد از آن راه می گذرد تا مبادا رؤیت آن مرد نحس باشد. از راه برگشت مرد زشت رو دوباره در راه می نشیند و به شاه اشاره می کند رخصتی می خواهم تا با تو سخن گویم. آنگاه از شاه می پرسد آیا امروز بلایی به تو یا نزدیکانت رسید یا خبر بدی شنیدی یا نتوانستی شکار کنی یا به اسباب شاهیت خللی وارد آمد. شاه می گوید: خیر، هیچ یک از این ها نشد. زشت رو می گوید ولی مرا از جایگاه خویش راندی و به من ضرر رسید. پس دیدار تو برای من شوم تر بود تا دیدار من برای تو.