معرفی کتاب معامله ازدواج اثر الا میز مترجم سودابه تصاعديان

معامله ازدواج

معامله ازدواج

الا میز و 1 نفر دیگر
5.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

1

شابک
9786001829468
تعداد صفحات
496
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        من و جک، همه‌ی کارها را برعکس انجام دادیم.

روزی که مرا به دفترش کشاند، که اولین روز دیدارمان بود، پیشنهاد ازدواج داد. حتما فکر می‌کنید مردی مثل او، که شاید کمی بی‌احساس ولی با این حال باز هم چشمگیر و بسیار دست نیافتنی به نظر می‌رسد، فقط از عشق زندگی‌اش تقاضای ازدواج خواهد کرد، مگر نه؟ لابد فکر می‌کنید چنین مردی باید دیوانه‌وار عاشق طرفش باشد.

خب جواب منفی است. من کسی بودم که این مرد به او پیشنهاد ازدواج داد. یعنی آدمی مطلقا غریبه که حتی اسمش را هم نشنیده بودم. غریبه‌ای که فقط چند هفته قبل، نامزدش جوابش کرده بود. حتما فکر می‌کنید بعد از شنیدن پیشنهادش به رویش می‌خندم، می‌گویم که دیوانه، و چند لقب دیگر، است و بعدش فورا از آن‌جا دور می‌شوم. خب راستش همه‌ی این کارها را کردم… به جز قسمت دور شدنش.

برایش فقط چند دقیقه طول کشید تا مرا قانع به انجام یک معامله‌ی تجاری… خب، منظورم ازدواج است، کند و فقط چند روز زمان برد تا رسما با هم ازدواج کنیم.

او را بابت قضاوت اشتباهم مقصر می‌دانم. چشمانش را مقصر می‌دانم، آن چشم‌های آبی اقیانوسی که بدون هیچ عذرخواهی‌ای مستقیما به چشمانم نگاه می‌کردند.

خیلی از وقتی که گفت من بزرگ‌ترین اشتباه زندگی‌اش بودم نگذشت که همه چیز کم‌کم تغییر کرد.

یک لحظه او هیچ‌کسی نبود. لحظه‌ی بعد، همه چیز شد.

یک لحظه دست نیافتنی بود. لحظه‌ی بعدی به نظر می‌رسید کاملا مال من است.

یک لحظه فکر کردم عاشق شدیم. لحظه‌ی بعد همچنان همه چیز، دروغی بیش نبود.

هرچه نباشد من رز بودم و او جک. با این اسم‌ها از همان اول محکوم به فنا بودیم. انتظار دیگری داشتید؟
      

یادداشت‌ها