معرفی کتاب همراز سایه ها اثر نیلوفر فرنام

در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
جلوی در خونه که می رسم، قلبم تند تند به تپش می افته. چشمام_ رو می بندم، پاهام توان جلوتر رفتن رو نداره. دستامو دراز و در رو مانند شی مقدس آروم لمس می کنم. حالت و حس کسی رو دارم که از پشت دیواری شیشه ای شاهد خوشبختی مردمه. افسانه پشت در داره با منصور و غزاله می خنده...توی حیاط لباس های شسته اش رو پهن می کنه.اون طرف در، خوشبختی از دیوارهاش می باره و این طرف، من ...-معطل چی هستی افسانه؟ در و باز کن دیگه؟لحظه ای به کلید خونه که توی دستامه، خیره می شم. افسانه ی شاد پشت در بهم التماس می کنه:-در رو باز نکن!و دنیای واقعی من اینه...-تو یه کابوس وحشتناکی! نذار این کابوس وحشتناک واقعی بشه!نذار افسانه...فروشگاه اینترنتی سی بوک