واروژان

واروژان

واروژان

سیدحسین عصاران و 1 نفر دیگر
4.0
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

1

فکر این کتاب نمی توانست همراه من نباشد. گذشته از علاقه و تعلقِ خاطر همیشگی و قدیمی به ترانه و ذاتِ پُر وقار آهنگ های واروژان، از زمان جدی شدنِ کار تحقیق و ثبت تاریخ ترانه در من، این علاقه ی شخصی به امری واجب و زمین مانده بدل شد. دانسته ها از او کم بود و در حد کلیاتی از مهربانی چهره و دانستگی علم، مَخلَص می شد که این نه آغاز بود و نه حق. هم چنان که چند ویژه نامه و یادداشت پراکنده هم بیشتر به کلیاتی از این دست محدود شده بود.در میانه ی گفت وگوهایم با ناصر چشم آذر و دیگر هنرمندان برای کتاب «باران عشق» فکر این کتاب در من راه گرفت. آن ها مدام از نقش واروژان و حق استادی اش بر خود می گفتند. ناصر چشم آذر عاشقانه و خالصانه او را استاد خطاب می کرد و محمد سریر که به صراحت از وظیفه ام در این باره گفت.پس بلافاصله بعد از انتشار آن یکی، کار این یکی را آغاز کردم:گفت وگو با نزدیک ترین یاران و همراهان واروژان آغاز شد. اسفندیار منفردزاده بزرگی و رفاقت کرد تا بابک افشار و شهیار قنبری مرا اول راه بنشاندند. از صحبت های آنان روند کتاب دقیق تر شد. هر گفت وگو آدرس نفر بعدی را مشخص می کرد. برخی از این صاحب نام ها که در این سال ها به گوشه ای خزیده بودند و دل به گفتن و از خود گفتن نداشتند، با نام واروژان به احترام از جای برخاستند و لطف کردند و گفتند آن چه را که پرسیدم. اطلاعات اولیه، رفته رفته گسترده تر شد. حلقه ها تا زنجیرواره شدن، کنار هم قرار گرفتند که در انتها می شد عنوان «شرح و مرور» بر آن گذاشت. در این گذار و در گذر از روایتِ هنرمندانِ موجه این عرصه، که خود قسمتی از تاریخ ترانه اند، بسیاری از روایت ها با دیگر منابع هم وارسی مجدد شدند؛ اگر در میانه ی گفت وگویی سخنی از نفر سومی به میان آمد، تا حد امکان نظرات او هم گرفته شد؛ و همه ی این ها برای این بود که از ثبت روایت های نامعتبرِ سهم خواهانه که این روزها به سرِ تاریخ نگاری «ترانه» آوار شده، پرهیز شود.با گفته هایی از:بابک افشار،شهریار قنبری،اسفندیار منفرد زاده،کامران شیردل،بابک بیات،منوچهر چشم آذر،ناصر چشم آذر،حسن شماعی زاده،فرید زلاند،وارطان آوانسیان،منوچهر سخایی و….فهرست مطالبمقدمه 11«شنبه روز بدی بود …» 20از کودکی تا آغاز جوانی«اون ورِ روزای تاریک، پشتِ نیم شبای روشن» 30آغاز راه: همکاری با ویگن«قصه ی همیشه تکرار، هجرت و هجرت و هجرت» 38مسجد سلیمان، آمریکا و اهواز«برای باور بودن، جایی شاید باشه، شاید…» 46بازگشت به تهران، رادیو و ارکستر «هنر برای مردم»«در نگاهت می درخشد آن قرار و عهد و پیمان …» 54تلویزیون و جنگ تلویزیونیِ «زنگوله ها»«با این ترانه برگردیم…» 60«استودیو طنین»«تو رگ بودنِ ما، شعر سرخ رفتنه» 70«فصل نوین ترانه»: پیش به سوی ترانه های نو«قصه ی من، قصه ی بی پهلوون!» 82همکاری در ساختِ موسیقی متن فیلم «حسن کچل»«خرمنِ رخوتِ من، شعله می خواد» 88تجربه های اولیه برای آهنگ سازی برای ترانه«پُر شد این قصه ی ما، توی دریاهای دور» 96آغازی نو: « قصه ی دو ماهی»«یه فصل پاک، یه فصل امن و بی وحشت» 118آغاز کار در زمینه ی «موسیقی فیلم»«آواز صریح قندیل و نور و برف» 126بابک بیات: از آغاز تا خود شدن«دستای تو خورشیدُ نشون می دن…» 136حسن شماعی زاده: «دستای تو»، «دو پنجره» و…«… هرچی می کارم، مالِ تو» 152حرفه: «تنظیم کننده»«با چراغ و گل، غریبه…» 158موسیقی متن « صبح روز چهارم»، جایزه ی «سپاس» و ازدواج« هر چی که دارم، مال من…» 166شهیار قنبری و «بوی خوب گندم»: سرفصلی تازه برای واروژان«تو خورشیدُ به دست من سپردی» 186همکاری با ایرج جنتی عطایی و ترانه هایی برای سینما«شهر من شهر دعا، همه گنبداش طلا» 196تجربه ای تازه: موسیقی متن سریال «سلطان صاحبقران»«وقت خوبی که می شد غزلی تازه بگی…» 204سال 1354: سال پرکاری«سایه بونی از ترانه، برای خوابِ ابریشم» 214سه گانه ی «سییرا فیلم»: «ذبیح»، «کندو» و «ماه عسل»« مثل معراج سپیده» 234«شام آخر»، « آوازهای محلی» و موسیقی ایرانی«برای عشق، یه فصل تازه می سازم» 244هم چنان سینما و ترانه برای فیلم«برفراز آسمان ها» 254موسیقی «بر فراز آسمان ها»…«ساعت عزیمت تو، می شه انتها نباشه…» 264یادواره ها، برداشت ها و یادنوشته ها«یک نفس عطرِ تو بس!» 282چند خاطره از واروژان«ترانه خانه رُو با زهی هات دریاب!» 291یادداشت ها و نُت نوشته های واروژانجدول آثار 315«چه زیبا بود، چه زیبا بود!» 331گالری تصاویر