معراج السعاده

معراج السعاده

معراج السعاده

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

1

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

حضرت یته اله العظمی بهجت: هر روز نیم صفحه از کتاب معراج السعاده را بخوانید و سعی کنید بدان عمل نمائید، بعد از یکسال خواهید فهمید که عوض شده اید، مانند دارویی که مصرف کرده اید.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به معراج السعاده

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 28

بدانکه شأن قوۀ عقلیه و وهميه ادراك امور است؛ وليكن اول ادراك كليات را كند و ثانی تصور جزئیات؛ و چون هر فعلی که از بدن صادر می‌شود افعال جزئیه می‌باشد پس مبدء تحريك بدن در جزئیات افعال بفکر و رویۀ قوۀ وهمیه است. و از این جهت او را عقل عملی و قوهٔ عامله می‌نامند و اول را عقل نظری و قوهٔ عاقله. و شأن قوهٔ غضبيه و شهويه تحريك بدنست و این دو مبدء تحریکند؛ اما غضبیه مبدء حرکت بدنست بسوی دفع امور غيرملائمه از بدن، و شهویه مبدأ حرکت آنست بسوی تحصیل امور ملائمه. پس اگر قوه عاقله بر سایر قوی غالب شود و همه را مقهور و مطیع خود گرداند البته تصرف و افعال جميع قوی بر وجه صلاح و صواب خواهد بود و انتظام در امر مملکت نفس و نشأهٔ انسانیت خواهد گردید و از برای هر يك از قوی تهذیب و پاکیزگی بهم خواهد رسید و هر یکی را فضیلتی که مخصوص بآنست حاصل خواهد شد. پس از تهذیب و پاکیزگی قوه عاقله صفت حکمت حاصل می‌شود و از تهذیب قوه عامله ملکۀ عدالت ظاهر میگردد و از تهذیب غضبیه صفت شجاعت بهم می‌رسد و از تهذیب شهویه خلق عفت پیدا می‌شود. و این چهار صفت اجناس اخلاق فاضله‌اند و سایر صفات حسنه مندرج در تحت این چهار یعنی از این چهار صفت ناشی می‌شوند. و این چهار مصدر هستند؛ همچنانکه حکمت مصدر فطنت و فراست و حسن تدبیر و توحید و امثال آن می‌شود. و شجاعت منشأ صبر و علو همت و حلم و وقار و نحو این‌ها می‌گردد. و عفت سبب سخاوت و حیا و امانت و گشاده‌روئی و مانند این‌ها می‌شود. پس سرهمۀ اخلاق حسنه این چهار فضیلت است.

بریدۀ کتاب

صفحۀ 26

و بدانکه اگر قوه شهویه تو بر سایر قوی مسلط شده تا اینکه اکثر شوق تو و بیشتر فکر و ذکرتو در کار اكل وشرب وجماع و ساير لذات شهویه است و اکثر اوقات در آراستن طعام‌های لذیذه و یا خواستن زن‌های جمیله است خود را یکی از بهایم بدان و نام انسان برخود منه و اگر تسلط و غلبه در تو از برای قوه غضبیه است پیوسته خود را مایل منصب و جاه و برتری بر عبادالله میبینی و طالب زدن و بستن و انداختن و شکستن و فحش و دشنام و اذیت انام هستی خویش را سگی گزنده و یا گرگی درنده میدان و خود را از زمره انسان مشمار و اگر استیلا و قهر از برای قوۀ شیطانیه است و همیشه در فکر مکر و حیله و تزوير وخدعه و بستن راه‌های مخفیه از برای رسیدن بمقتضای غضب و شهوت است خود را شیطانی دان مجسم و خارج از حزب بنی آدم و اگر تسلط و استیلا از برای عقل باشد و پیوسته در صدد تحصیل معرفت الهیه وكسب ملكات ملکیه باشی و فکر تو مقصور بر عبادت پروردگار و اطاعت رسول مختار وطلب راه سعادت و وصول بمرتبه قرب حضرت آفریدگار باشد خود را انسان حقیقی میدان که عالم آن از ملائکه مقدسه بالاتر است و رتبه‌اش از رتبه ایشان والاتر است.