معرفی کتاب وزارت و دیوان سالاری ایرانی در عصر اسلامی اثر صادق سجادی

وزارت و دیوان سالاری ایرانی در عصر اسلامی

وزارت و دیوان سالاری ایرانی در عصر اسلامی

3.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

1

ناشر
سخن
شابک
9786226441544
تعداد صفحات
736
تاریخ انتشار
1399/9/10

توضیحات

        تحقیق در وجوه مختلف تاریخ و فرهنگ سیاسی ایران در عصر اسلامی،که بازتاب آن در سراسر قلمرو شرقی و مرکزی اسلام در نخستین قرون آن آشکارا می توان دید،مخصوصا برای محققانی که امروزه درباره مفهوم و مصداق دولت و حکومت و نهادهای آن، و نیز دیدگاه ها و شیوه های عمل سیاسی در ادوار تاریخ ایران می اندیشند،بسیار مهم و مفید است.کتاب حاضر نگاهی است مجمل به سوانح زندگی و شیوه های ملک داری بعضی از بلندپایه ترین خاندان های دیوان سالار و وزیران بزرگ که سهمی بی بدیل در ایجاد سازمان سیاسی و دستگاه اداری جهان ایرانی به روزگار اسلامی،و البته بخش اعظم سرزمین های اسلامی داشتند.
      

یادداشت‌ها

          آقای سجادی یک پژوهشگر محافظه‌کار است. اما صبر کنید! طبق معمول این محافظه‌کاری معنای دشنام‌گونه‌ای ندارد. محافظه‌کاری او در پژوهش به این نکته بازمی‌گردد که سجادی دقتی ژرف در تک‌تک‌ داده‌هایی که می‌آورد، دارد و و گاهی تا ریزترین جزئیات را بررسی می‌کند اما متاسفانه از ساماندهی اطلاعات کنار هم فراتر نمی‌رود. من این نکته را در دوکتاب وی دیدم. یکی «تاریخ برمکیان» و دیگری همین «وزارت و دیوانسالاری ایرانی در عصر اسلامی». شاید مقایسه کار درستی نباشد و بیشتر شاید، با چنین مقایسه‌ای در اشتباه محض باشم اما در همین مسئلۀ «انتقال دیوان» یک وقت با فردی مانند محمد محمدی ملایری طرف هستیم که انگار قلمش با انبوه حجم داده از طبری و یعقوبی و ابن خرداد به و جهشیاری و بلاذری و ... می‌رقصد و یک نظریه و نگرش را به سیر تکوین تاریخی پیش چشم می‌آورد. بعد از خواندن ملایری قطعا می‌توان رویکردی به تاریخ ایران و خاصه ایران پس از اسلام داشت.گاهی هم با سجادی طرف هستیم که اگر چه با دیدگاهی موشکفانه تمامی متن‌ها را می‌گردد و بعد استنباط‌هایش را می‌نویسد اما مجموع این استنباط‌ها با تو کاری می‌کند که توگویی نشستی و داری  دیوان خراج را از روی صفحه ویکی‌پدیا می‌خوانی. متنی دایره‌المعارف‌وار. در نهایت وقتی با چنین شیوه‌دایره‌المعارف‌واری به نوشتن کتاب پرداخته انگار بخش‌ها، حرف‌ها و روایات و آنچه به عنوان سند آورده است، به جزیره‌هایی جدا افتاده از هم می‌ماند که همیشه این سئوال را باقی می‌گذارد: این داده‌ها به چه کار می‌آید؟
این مسئله در کتاب وزارت و دیوان سالاری بیشتر به چشم می‌خورد. چرا که سجادی این کتاب را از مجموع مقالات خویش بیرون کشیده و ابتدا شروع کرده مجزا از هم دیوان‌ها را توضیح دهد که مثلا دیوان خراج و دادیبهر(قضا) و رسائل. بعد هم آمده خاندان‌های وزیر در ایران را یک به یک زیر ذره‌بین کشیده است. قطع به یقین اگر سجادی و کتاب‌های دایره‌المعارف‌وارش نباشند یک پای تاریخ‌نگاری حکمرانی در ایران می‌لنگد اما مسئله بر سر این است که چرا جزیره‌های جداافتاده از همی که سجادی می‌سازد، نمی‌توانند روند تاریخی را توضیح دهند و در همان لحظه خود باقی می‌مانند. حال به اول حرف بازمی‌گردم. سجادی محافظه‌کار: محافظه‌کاری به این معنا که وی در لحظه باقی می‌ماند و صیرورت و فرآیند آن را از یاد می‌برد. همان یک لحظه را توضیح می‌دهد و دیگر کاری ندارد که چرا آن لحظه مهم است  و لحظه دیگری نه؟

اما هرچه نباشد کتاب‌هایش خواندن دارد. تو را همیشه وامی‌دارد که بیاندیشی حجم عظیمی از متن در تاریخ اسلام وجود دارد و تو هنوز آن‌ها را نخوانده‌ای و سجادی که با این شدت و حدت خوانده زبان به کام گرفته است. تو و خیل کسان هم این زبان را به کام بگیرید، بدی نیست.
        

15