معرفی کتاب تنوع دین در روزگار ما: دیداری دوباره با ویلیام جیمز اثر چارلز تیلور مترجم مصطفی ملکیان

تنوع دین در روزگار ما: دیداری دوباره با ویلیام جیمز

تنوع دین در روزگار ما: دیداری دوباره با ویلیام جیمز

چارلز تیلور و 1 نفر دیگر
5.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

3

شابک
9789649526539
تعداد صفحات
192
تاریخ انتشار
1387/8/28

توضیحات

        شمار کسانی که خود را بی اعتنا به خدا می دانند افزایش یافته است؛ در میان کسانی که هنوز در محدودۀ ادیان تاریخی و نهادینه مانده اند فاصلۀ میان عقیده و علم و نیز گزینشگری بیش تر شده است. بسیاری تغییر دین و مذهب داده اند و بسیاری تلفیق ادیان و مذاهب مختلف دست می زنند. طیف عقیده به چیزی ماورائی وسیع می شود، اما، در این طیف، دایرۀ عقیده به یک خدای مشخص انسانوار تنگ تر و دایرۀ عقیده به چیزی مانند نیرویی ناانساوار گشاده تر می شود؛ شیوه های دین ورزی مصروف به عصر جدید افزایش سریع می یابند. قطراتی که بر روی مرز میان انسانگرایی و معنویت پل می زنند، به سرعت افزایش می یابند؛ و اعمالی که معنویت و روان درمانی را به هم می پیوندند نیز افزایش سریع دارند. این مطالب تنوع دین را در عصر حاضر نشان می دهد. در این کتاب، مولف تحلیلی از جنبه های دینی جدید عرضه می کند. وی این تحلیل را با تصوری که جیمز از حقیقت ماهیت و ذات دین داشت، آغاز می کند و بر این تصور مبتنی می سازد و پاره ای از سخنان تفریحی و تدریجی وی را می پذیرد و پاره ای را رد و پاره ای را تکمیل و کوشش می کند تا جایگاه دین در عصر دنیوی اندیش امروز را بیان کند.
      

یادداشت‌ها

احسان

احسان

1403/11/30

          کتاب بسیار خوبی است و خواندش را واقعاً توصیه میکنم بصیرتهای خوبی دربارۀ ایمان دینی به آدم میدهد.
ترجمۀ خوبی دارد و پیشگفتار مترجم که خلاصۀ ای دقیق از محتوای کتاب است بسیار گویا است. اگر حوصلۀ خواندن همۀ کتاب را ندارید، آن پیشگفتار کفایت میکند.

این کتاب نگاه ویلیام جیمز فیلسوف و روان شناس آمریکایی قرن 19 را دربارۀ ماهیت اصلی دین و معقولیت ایمان دینی تشریح میکند.
نکات اصلی کتاب را به طور خلاصه مینویسم:
	1. حال دینی: ویلیام جیمز هستۀ اصلی دین را حال دینی (religious experience) می داند. یعنی امری کاملاً فردی و درونی (مربوط به ساحت عواطف و احساسات) و نه اجتماعی و مناسکی (مربوط به ساحت عمل). 

	2. جانهای ناخوش: سه مسأله یا به عبارت بهتر درد وجودی هست که بشر با آنها دست و پنجه نرم میکند. (معنای زندگی، شر و رنج و عذاب وجدان یا احساس گناه). اگرچه اغلب انسانها چندان درگیر این مسائل نمی شوند و اگر هم بشوند زودگذر و موقتی است، برخی هستند که عمیقاً مبتلا به این دردها میشنود که به تعبیر جیمز همان جانهای ناخوش اند. (جیمز با اینان همدلی میکند و ایشان را برتر از سلیم العقلها می داند)

	3. معنویت: هر آن چه به تسکین این سه درد وجودی بشر کمک کند امر معنوی است. 

	4. دوبارزادگان: جانهای ناخوش دو دسته میشوند یا درمانی برای دردهای وجودیشان مییابند یا نمی یابند. گروهی از جانهای ناخوش در جستجوی درمان به حال دینی ای دست می یابند که موجب درمان این دردها میشود. از نظر جیمز اینان مؤمنان واقعی و اصیل اند.

	5. معقولیت ایمان دینی: جیمز سعی میکند نشان دهد ایمان دوبارزادگان (نه هر دینداری) معقول است و و آن را از دست دلیل گروان که آن را زیر ضرب مشت و لگدهای اخلاق باور برده اند نجات دهد.
	او شرایطی را ترسیم میکند که در آن میتوان گفت انتخاب باور دینی معقول است.

	6. تخییر واقعی: به نظر جیمز اگر فرد در شرایطی باشد که اولاً انتخاب بین ایمان و بی ایمانی برایش ذیروح (با اهمیت) باشد، ثانیاً انتخاب یک طرف اجتناب ناپذیر باشد و ثالثاً خطیر باشد (اشتباه موجب هزینه گزاف شود) و رابعاً بعد از فحص کافی برای هر دو طرف به یک میزان دلیل و شاهد در اختیار داشته باشد، فرد حق دارد و بلکه واجب است آن سمت را که لذتبخش تر، دلنشین تر و آرامش بخش تر است برگزیند.

	7. ویلیام جیمز به کلیفورد چنین پاسخ میدهد که شما دلیل گراوان به ما میگویید از ترس به خطا افتادن حق ندارید به عقیده ای که دلیل کافی ندارد، باور بیاورید. سؤال این است که چرا ترس از به خطا افتادن را بر ترس از دست دادن حقیقت ترجیح بدهیم. شاید با ایمان نیاوردن حقیقتی را از دست دهیم. چه دلیلی وجود دارد که ترجیح شما را برگزینیم؟

	8. عصر پسادورکمی و فردگرایی: در فصل سوم، تیلور تاریخ فرهنگ غربیان را به سه بخش تقسیم میکند. عصر دیرینه دورکمی، نودورکمی و پسادورکمی. در عصر دیرینه دورکمی خبری از فردگرایی نبود، دین بیش از هر چیزی وجهه ای اجتماعی داشت و مناسک و مقدّسات دینی اهمیت بالایی داشتند و دیندار بودن به معنی تبعیت از دین رسمی جامعه بود. در عصر نودورکمی فردگرایی تا حدّی بروز می یاید زیرا افراد آزاد بودند که بین دینهای موجود هر آنچه میخواهند را برگزینند و دین با هویت ملّی و سیاسی بیشتر پیوند برقرار کرد. اما عصر پسادورکمی عصری است که در آن از هر جهت فردگرایی در امر دین بیشتر شده و افراد علاوه بر اینکه دین و مسلک معنوی شخصی اتخاذ میکنند، آزادانه به شخصی سازی ادیان و سنتها می پردازند. به نظر تیلور کشورهای غربی اغلب مابین عصر نودورکمی و پسادورکمی قرار دارند.

9. تیلور چند نقد را متوجه جیمز می داند. مهمترینش نقد تلقی جیمز از دین است. به نظر تیلور نمی توان گفت که حقیقت دین صرفاً یک حال درونی و شخصی است. برای آن که همان حال دینی شخصی بیان شود باید پا به قلمروی زبان بگذارد که خود امری اجتماعی است. همچنین برای آن که بتواند استمرار یابد باید در قالب مناسک ریخته شود که امری درونی و شخصی نیست.
        

10