گربه توپولو و موش کوچولو (رمان کودک)
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
0
توضیحات
گربه توپولو از وقتی که یک بچه گربه بود. با خانم پتال زندگی می کرد. روزی گربه توپولو گفت: خانم پتال. من دیگر بچه گربه نیستم. خانم پتال لبخندی زد. او منظور گربه توپولو را فهمید. گربه او صبحانه بیشتری می خواست. خانم پتال یک قوطی غذای مخصوص گربه، کمی بیسکویت و یک کاسه شیر به گربه توپولو داد. .