همه ما شریک جرم هستیم
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
1
داستان کتاب «همهٔ ما شریک جرم هستیم» در سالهای پایانی دهه ۴۰ شمسی در دهکدهای خیالی به نام هجرک در استان خیالی اختران ایران میگذرد و درباره جوانی به نام آرش است که دوران خدمت به عنوان سپاهیدانش را در این دهکده میگذراند. حضور او که فرزند یکی از فرماندهان بلندپایه ارتش شاهنشاهی است، بهتدریج شرایط و مناسبات را در این دهکده که نزدیک مناطق بیایانی ایران واقع است تغییر میدهد. با حمایت و کمک مقامهای دولتی، دهکده هجرک تبدیل به نمونه کمنظیری از آبادی و سعادتمندی و رواداری اخلاقی میشود که در آن یک زن، کدخداست و اهالی، پذیرای افراد مختلف با دیدگاهها و سبک زندگی مختلف و بهشدت آزادانه هستند. کتاب «همهٔ ما شریک جرم هستیم» ستایشی آشکار است از زنان و برخی چهرههای معاصر سیاسی ایران ازجمله فرخرو پارسا و امیرعباس هویدا. زبان بیپروا و جسور رمان، نظر خواننده را در کنار تاکیدش بر رواداری اخلاقی و پرهیز از جزماندیشی سنتی و مذهبی جذب میکند: «حیف شما جوونها که افتادهاید تو این مزبله آداب و سنت و دین و آیین. شماها باید رها باشین از هر قید و بندی، رها!» داستان کتاب بهنوعی ترکیب و برگرفته و تکمیلشدهٔ مضمون و شخصیتهای دو فیلمنامهٔ پیشین کیومرث پوراحمد با نام «آب و آینه» و «ماریانه» است که زمانی قرار بود با فیلم «شب یلدا» سهگانهای را درباره مهاجرت تشکیل بدهند. «همهٔ ما شریک جرم هستیم» در عین حال اثری است علیه انقلاب سال ۵۷ و نظام حکومتی برآمده از آن و حاکمان مذهبیاش.