پسرک لبو فروش و سرگذشت دانه برف، پیرزن و جوجه طلایی اش، دوگربه روی دیوار، سرگذشت دومرول دیوانه سر

پسرک لبو فروش و سرگذشت دانه برف، پیرزن و جوجه طلایی اش، دوگربه روی دیوار، سرگذشت دومرول دیوانه سر

پسرک لبو فروش و سرگذشت دانه برف، پیرزن و جوجه طلایی اش، دوگربه روی دیوار، سرگذشت دومرول دیوانه سر

صمد بهرنگی و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

پنجمین شماره از مجموعه ی مصور حاضر، متشکل از پنج قصه است با نام های "پسرک لبوفروش"، "سرگذشت دانه ی برف"، "پیرزن و جوجه ی طلایی اش"، "دو گربه روی دیوار"، "سرگذشت دو مرول دیوانه سر". برای نمونه، در داستان دوم، دانه برفی، سرگذشت خود را برای راوی بازگو می کند. او می گوید: "وقتی به زمین نزدیک شدم، دیدم بچه ای دارد سگی را کتک می زند و سگ، زوزه می کشد. دیدم اگر همین جوری بروم، یک راست خواهم افتاد روی سر چنین بچه ای، از باد خواهش کردم که مرا نجات دهد و جای دیگری ببرد. باد خواهشم را قبول کرده مرا برداشت و آورد این جا، وقتی دیدم تو دستت را زیر من گرفتی، ازت خوشم آمد". در همین لحظه، صدای دانه ی برف قطع شده، راوی می بیند برف در دستانش، آب شده است.