شهود، یک داستان به سبک گوتیک نو است، داستانی با فضاهای عجیب و غریب و شوم. این فضای گوتیک به هیچ وجه به قصد ایجاد هیجان یا هراس خلق نشده است. نویسنده خواننده را آگاهانه به این فضاهای مضحک و جنون آمیز می کشاند تا بینش خود را درباره ابتذال جامعه شهری و بی بند و باری و بی خیالی و گم گشتگی مردم بیان کند. این رمان در اصل به نگرش فلسفی و عرفانی نوشته شده است. قهرمان رمان دچار تضاد فکری درباره مسیحیت است. تضادی که همانند موجودی سمج در اعماق ذهن او نهفته است و لحظه ای او را راحت نمی گذارد. "هیزل موتس" _ قهرمان داستان _ شروع به تبلیغ نظر خود در میان مردم می کند، در حالی که خود همچنان سردرگم و پریشان است. نویسنده کتاب، اصالت قهرمان خود را درتلاش وی برای رهایی از این آشفتگی فکری می داند نه در کامیابی در رسیدن به هدف خود.