معرفی کتاب نفرین خاکستری اثر مهسا محب علی

در حال خواندن
0
خواندهام
6
خواهم خواند
0
نسخههای دیگر
توضیحات
تو بوی کاج می دادی.من یه حال بدی داشتم.نمیتوانم چه بگم چه حالی فقط یه دفعه حس کردم دیگه خودم نیستم.حس کردم از خودم اومده بیرون و دارو تو رو تماشا میکنم.تو داشتی با یه ماده گرگ بازی میکردی،یه ماده گرگ خاکستری می بوسیدیش بوش میکردی من کنار یه درخت وایساده بودم و تماشاتون میکردم ماده گرگ یهو دندان هاش رو فرو کرد تو گردنت خون فواره زد پاشید تو صورت من