الگوی پیکره بندی فیلمنامه های موفق بر اساس "الگوی گسترش ایده داستانی"

الگوی پیکره بندی فیلمنامه های موفق بر اساس "الگوی گسترش ایده داستانی"

الگوی پیکره بندی فیلمنامه های موفق بر اساس "الگوی گسترش ایده داستانی"

یاسین محمدی و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

«چطور باید فیلم­نامه­ی پر فروش نوشت؟» این سوال به ظاهر ساده، زیربنای اصلی وهدف نهایی «الگوی گسترش ایده­ی داستانی» است، بله «نوشتن فیلم­نامه­پرفروش» شاید در نگاه اول کلمه­ی «پرفروش» کمی بازاری و سودجویانه به نظر برسد ولی اگر به دور از پیش داوری­ها دقیق­تر به تحلیل این قضیه بپردازیم، به نتایج واقعی­تر و منطقی­تری خواهیم رسید. تمام سو تفاهمات و موضوع­گیری­های بی­دلیل در برابر این مساله، ریشه در دیدگاه منسوخی دارد که فقط استفاده از مولفه­های مبتذل و کلیشه ای و یا امکانات وسیع و نامحدود استودیوهای فیلم­سازی را دلیل جذابیت یک فیلم به شمار می­آورد و در نتیجه هر فیلم پر فروشی را عوام پسند و بی­ارزش قلمداد می­کند. این دیدگاه کسانی است که از دور دستی به آتش دارند و یا چون توانایی تولید فیلمی با ارزش­های فرهنگی و هنری و در عین حال پر مخاطب را ندارند به این طریق خود را توجیه می­کنند و یا از تازه­واردان سرد و گرم نچشیده­ای هستند که فکر می­کنند فیلم خوب و ارزشمند را فقط اندک مخاطبان خاص باید ببینند و جذب انبوه تماشاگر و مخاطب اهمیتی ندارد در حالی که دست­اندرکاران و تولیدکنندگان حرفه­ای سینما در این مورد نظر کاملا متفاوتی دارند و ضرورت جذب تماشاگر را عمیقا باور دارند.