کتاب حاضر، یا بهتر بگویم نویسنده آن، داراى هنرى است که براى عموم مردم اهلِ کتاب جذاب است و آن دیدن و نوشتن از مردمانى از جنس اکثریت، با صبح و شب‏هایى مانند هر روز است که در عین سادگى، نوشته‏هایش گیرا است و خواننده‏اش را با افکار و عقاید و دلمشغولى‏هاى قهرمانانِ کتابش همراه میسازد. شاید چند سال دیگر رُمان‏خوانهاى ما دیگر حوصله شنیدن از عشق‏هاى اسطوره‏اى ـ و خارج از دسترس ـ و معشوق‏هاى بى‏عیب و نقص را نداشته باشند ولى باید قبول کنیم که دیدنِ سادگى‏هاى زندگى و سپس به تحریر در آوردنِ آن به طورى که شبیه به یک دفترچه خاطراتِ شخصى نگردد، ساده نیست. کتاب «از آن سوى آینه» براى نویسنده‏اش یک تجربه جدید هم دارد و آن ابزارى است که در روایت و بیان قصه‏اش به کاربرده، ابزارى که در پایان کتاب براى شما هم جذاب به نظر مى‏آید. پس باز هم تاکید مى‏کنم که خوانندگانِ نکته‏بین ما، تجربه کوچک بالا را بیازمایند... نتیجه‏اش خوب خواهد بود: از روزمره گفتن‏ها آسان نیست! خلاصه ای از داستان: داستان در مورد زنی است که در اثر یک تصادف به ماجراها وحقایقی پی می برد که مسیر زندگی او را تغییر می دهد این ماجراها با رفتارهای منطقی وعاقلانه ی همسرش به ا تفاقاتی متفاوت منجر می شود.