این مجموعه متضمن اطلاعاتی است درباب زندگی، شخصیت، مرگ، اندیشه، آثار و سبک "صادق هدایت "که در قالب سه بخش کلی با این مختصات فراهم آمده است" :درباره هدایت چه گفته اند؟"، "هدایت خود چه گفت؟ "و "جستاری در فرهنگ هدایت ."نگارندگان (حسن عطایی راد و سید جلال قیامی میرحسین) درباره کتاب به صراحت خاطرنشان کرده اند" :ما در این اثر ...کوشیدیم از میان خیل نوشته ها و گفته های دیگران، و نیز از خلال آثار خود نویسنده، اصیل ترین و گویاترین کلمه ها را به دید و تشخیص خویش، برگزینیم و با شیوه ای خاص در کنار یکدیگر قرار دهیم تا دوستداران آگاهی بیش تر از هدایت، با خواندن چندباره آن ها، تنها زمینه ای بر شناخت اساسی این نویسنده برتر ایرانی به دست آورند ...معیار گزینش مطالب ...عبارت بود از تازگی مضمون، تحلیلی بودن گفتار، استواری اندیشه، و زیبایی بیان ".در مقدمه کتاب، درباره هدایت این نوشته درخور توجه درج گردیده است" :او [هدایت] که در دامان اشرافیت رو به زوال پا به هستی نهاده است با آن به معارضه برمی خیزد، بی آنکه مناسبات نو پدید را بپذیرد و هم سازی با آن را گردن نهد، و مناسبات نو پدید همان شبه مدرنسیم محصور در خرافه و جهل دیرین است ;در کشوری اسیر استعمار قرون وسطایی، و با مردمی در بند استبداد فرتوت و بیمار، و مقهور شکاف طبقاتی نفرت بار .هدایت از اشرافیت ـ پروردگاه خویش ـ بریده و بیزار است اما در میان فرو دستان میهن خویش، تکیه گاهی نمی یابد و کورسوی امیدی نمی بیند ".هرچند به تکاپوی ایجاد رابطه با اینان برمی خیزد و از آن میان، در داستان های کوتاهش، همواره رو به سوی رانده شدگان اجتماع می کند و از جمله در گردآوری فرهنگ عامیانه ایرانیان، به پژوهش هایی ارزنده و ماندگار دست می یازد .و چنین است که او در میانه دو قطب ناهم خوان آداب و سنت های دیرمان و منجمد اما فرسوده و تجددگرایی افسارگسیخته و بی اصول اما رشد یابنده هنجارهایی تازه می جوید و با نفی گذشته نزدیک، و تمام آینده، به گذشته باز می گردد و به تقدیس افتخاراتی دور، مبهم، و گم گشته در اعماق هزاره ها می پردازد .