برای تو
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
خواهر و برادر آرزو می کنند مانند فیلمی که دیده اند، به گذشته بازگردند. آن ها بر روی حباب چراغ دست می گذراند و آرزو می کنند به گذشته بروند. اما وقتی چشم باز می کنند، خود را در آینده می بینند. آن ها از دیدن آن همه زیبایی به وجد می آیند. در این هنگام دستگاهی را می بینند که خانه های قدیمی را می مکد و دستگاه دیگری چیزهای جدیدی را جایگزین خانه های قدیمی می کند. خواهر و برادر که نمی خواهند خانه ی خویش را از دست دهند. آرزو می کنند به زمان خویش بازگردند. وقتی چشم باز می کنند اوضاع به حالت عادی بازگشته است. خواهر اعتراف می کند که بار نخست در دلش آرزو کرده است که به آینده برود نه به گذشته. برادر نیز اعتراف می کند که آرزویش همین بوده است.