حسنی و غول گردن دراز

حسنی و غول گردن دراز

حسنی و غول گردن دراز

حسن فتاحی و 3 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

1

شابک
9786000807764
تعداد صفحات
12
تاریخ انتشار
1399/2/13

توضیحات

        باباجان گفت: «سلام حسنی! تنبلی بسه! از بس می خوابی روز به روز چاق تر می شوی.»حسنی آن یکی چشمش را هم باز کرد و به زحمت از جا بلند شد. هنوز خوابش می آمد.باباجان گفت: «من و خانم جان می خواهیم برویم عیادت عمه کلوچه. تا ما برگردیم، تو هم به باغچه و گل ها آب بده.»حسنی خمیازه ی بلندی کشید و گفت: «چشم.»