آجرهای لعنتی خوب

آجرهای لعنتی خوب

آجرهای لعنتی خوب

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

شابک
9789646599383
تعداد صفحات
80
تاریخ انتشار
1399/3/19

توضیحات

        شهر معماران، معدن آجرهای لعنتی بود. لعنتی از زمان کودکی آن را شنیده بود و فکر می کرد این نام هم مثل بقیه نام هاست مثل آجر سرخ، آجر فیروزه ای، آجر قهوه ای، آجر خاکستری و آجر لعنتی. معدن آجر لعنتی، بزرگ ترین و پربارترین معدن جهان بود، این را همه می دانستند. شهر معماران پر بود از ساختمان های کج وکوله، ناموزون، آجرهای لعنتیِ شکسته و ویرانی. ویرانی شهر معماران، ویژگی معمولی و پذیرفته شده شهر بود و البته ازدحام و شلوغی آن نیز پذیرفته شده بود. شهر معماران شاید یکی از پرجمعیت ترین مکان های جهان بود. هر روز صبح معماران مثل همیشه بر سر کار نیمه تمام دیروز می رفتند و«سائل» هم یکی از این معماران بود، هرکسی یکی از آجرهای لعنتی را برمی داشت و به سویی پرتاب می کرد. آجرها یکی پس از دیگری می شکستند و بی استفاده گوشه ای می افتادند. سائل هم مثل بقیه، آجرها را به سویی می انداخت ولی پیش از آن می دانست که خواهند شکست و... .