قصه های حسن کچل

قصه های حسن کچل

قصه های حسن کچل

محمدرضا یوسفی و 2 نفر دیگر
3.0
1 نفر |
1 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

کتاب حاضر، جلد اول از مجموعه ((قصه های حسن کچل)) است که در آن قصه های کهن برای گروه های سنی ((ب)) و ((ج)) بازنویسی شده است .این قصه ها را می توان برای گروه سنی ((الف)) نیز با این عناوین است :((یک مشت، دو مشت، سه مشت نمک،)) ((نفرین ننه))، ((آ کچل، بزت به چند))، ((قصه علی غصه خور))، ((بره ای که توله سگ شد))، ((گنج واقعی)) و ((اسب سفید)).

یادداشت‌های مرتبط به قصه های حسن کچل

            حواس‌تان  باشد از سن تان نگذرد. ای کاش وقتی «ب» بودم. 


از آن کتاب هایی بود که با دیدنش در ذوقم خورد که: آخه فلانی این چه کتابی هستش که واسه من گرفتی؟ چقدر زشته. اصلا حسن کچل چیه... محمدرضا یوسفی کیه دیگه، حداقل کاشکی داوود امیریانی( روزگار خوش آشنا شدن با آثار داوود امیریان و بالطبع جوگیری در پی آن) چیزی بود... اصلا این چه نشریه... 
گذشت و گذشت. هر سال که می‌گذشت دو حس در من تقویت می‌شد. یکی اینکه: ولش کن نمی‌خواد کتاب رو بخونی، یا هدیه‌اش کن یا به کتابخونه ای جایی اهداش کن و دیگر آنکه: حالا که بزرگ شدی لجبازی رو کنار بذار اصلا برو بخون ببین چیه شاید اونقدر ها هم که بنظر میاد غیر فاخر نباشه. 
وقتی کتاب «داستان مانا» ی محمد رضا یوسفی که اتفاقا از همین نشر بود را خواندم( و چقدر از ایده‌اش لذت بردم) احساس کردم این اسم چقدر آشناست و متوجه شدم که بله اوضاع از این قرار است! 
حالا دیگر وقتش رسیده بود بخاطر آشنا در آمدن نویسنده هم که شده یکبار برای همیشه سراغ این دو جلدی بروم و با خواندن شان آن‌ها را به خانه جدید شان یعنی قفسه «خوانده شده ها» هدایت کنم. 
کتاب را شروع کردم. باز هم ایده را دوست داشتم. شب ها خواهر کوچیکه را صدا می‌کردم، یک شب او برای من می‌خواند و یک شب من برای او می‌خواندم. اما یکهو به خودم آمدم دیدم یکم زیادی یک جای کار می‌لنگه... متوجه شدم که کتاب برای گروه «ب» بوده است و من در پایان «د» و در آستانه ورود به «ه». 
جلد یک را به پایان رساندیم. به خواهری پیشنهاد دادم اگر جلد دوم را خودش برود بخواند اجازه می‌دهم هر دو جلد را در کتابخانه خودش بگذارد. فعلا به توافق نرسیده‌ایم، نمی‌دانم تکلیف جلد دو چه خواهد شد...


ایده های آقای یوسفی خیلی عزیز است.