نثار نام کوچک تو

نثار نام کوچک تو

نثار نام کوچک تو

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

خرید از کتابفروشی‌ها

شعر به من گفته است ما راهى جز تکثیرِ عشق در وجودِ آدمى نداریم. نیروىِ پایان ناپذیرِ عشق، ما را در پرتوِ شعر به صلح و صبورى خواهد رساند، ما به تعریفِ تازه اى از مقام شعر نیاز داریم. شعر تو را به زیارتِ زندگى، و زندگى تو را به زیارتِ شعر فرا مى خواند. من این راز را در شعر دیده، شنیده، خوانده و گفته ام که پایانش چیست! پایانش… پاکیزگى و علاقه است، دعوت به دانایى است. رنجِ ما… در شعر، بى هوده نیست، بلکه فرصتى است که فهمیدن را تکثیر مى کند.من این صدا را شنیده ام، صداىِ روحِ شعر را شنیده ام. این راهِ روشنِ ماست. آدمى… مبارک است و شعر در مقامِ شفاست؛ همه را رو به رهایى خوانده است. باید به شعر برگردیم، شعر ما را به سرمنزل خواهد رساند. راست مى گویم، شعر ترجمانِ جهانىِ صلح است. و ما براى رسیدن به رهایى، راهى نداریم جز تقسیم زیباترین رؤیاهاى خویش. ما در شعر به عشق مى رسیم، به امید، به بوسیدن، و به صبح. امتحان کن! هر وجودى را واژه اى ست در زبان؛ زبانِ مُدارا، مسالمت، زندگى، امید، آزادى. این دعاىِ دانایان است، سلسله زرینِ واژه هاى ماست. با شعر… به دیدارِ دشمن برو، دوست خواهد شد. همه یکى هستیم. و اینجا راه هست، روشنایى هست، رسیدن هست، شادمانى، رضایت، رؤیا…! همه یکى هستیم.