سقوط اصفهان به روایت کروسینسکی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
8
خواهم خواند
9
نسخههای دیگر
توضیحات
سقوط اصفهان به روایت کروسینسکی بازنویسی جواد طباطبایی از کتاب تاریخ واپسین انقلاب ایران است که آنتوان دُو سِرسو بر اساس گزارشهای یوداش تادئوش کرزینسکی، از راهبان یسوعیای که در هنگام سقوط صفویه به دست محمود افغان ساکن اصفهان بود، تهیه شده و در سال ۱۷۲۸ شش سال پس از سرنگونی صفویان منشر کرد. این کتاب که در نخستین دهههای عصر روشنگری منشر شد، تاثیر بسیاری در کسب آگاهی فیلسوفان سیاسی مانند منتسکیو، ولتر، ادوارد گیبون از تحولات ایران داشت و بسیار مورد توجه فیلسوفان سیاسی قرار گرفت. این کتاب بر اساس کتابی تحت عنوان "سفرنامه کروسینسکی یادداشت های کشیش لهستانی عصر صفوی(۱۷۰۷-۱۷۲۵) نوشته ژان آنتوان دو سرسو که خود بر اساس یادداشتهای کروسینسکی میباشد نوشته شده است. کتاب حاضر اولین بار در سال ۱۳۸۲ توسط انتشارات نگاه معاصر به چاپ رسیده است. عنوان دیگر این کتاب سفرنامه کروسنسکی یادداشتهای کشیش لهستانی عصر صفوی بوده است. در میان گزارشهای باز مانده از یورش افغانان و سقوط اصفهان، روایت یوداش تادوش کروسیسنکی راهب یسوعی لهستانی، که از مبلغان مسیحی مقیم اصفهان بود، از اهمیت ویژهای برخوردار است. کروسینسکی که به هنگام یورش افغانان و سقوط تختگاه ایران در اصفهان به سر میبرد، به رسم همه مبلغان مذهبی و به ویژه یسوعیان که به طور منظم گزارشهای دقیقی از اوضاع کشور محل مأموریت خود به سرپرست فرقهای که به آن تعلق داشتند ارسال میکردند، در شورش افغانان، گزارش جامعی از وقایع اصفهان و سقوط آن به سرپرست یسوعیان در فرانسه فرستاد. این گزارش که در اصل به زبان لاتینی، زبان رایج مبلغان مذهبی، نوشته شده بود، در زمانی که اشرف افغان هنوز اصفهان را در تصرف خود داشت، به پاریس رسید و از آنجا که گزارشی جامع و حاوی آگاهیهای گرانبهایی درباره سقوط یکی از بزرگترین نظامهای شاهنشاهی زمان بود، که مناسبات حسنهای با کشورهای اروپایی داشت و در پیکار با سلطان عثمانی نیرویی ائتلافی برای شاهان اروپایی به شمار میآمد، نظر سرپرست فرقه یسوعیان فرانسوی را به خود جلب کرد و همان سرپرست دستنوشته گزارش یا نسخهای از آن را در اختیار یکی از راهبان یسوعی به نام آنتوان دو سرسو گذاشت تا هر طور که صلاح میداند آن متن را انتشار دهد. تا جایی که میدانیم، متن لاتینی گزارش کروسیسنکی هرگز به چاپ نرسید. کروسینسکی، پس از سقوط اصفهان این شهر را ترک کرد و رهسپار قسطنطنیه شد و مدتی در این شهر رحل اقامت افکند. این نکته را باید بیفزاییم که رساله حاضر تنها گزارشی کوتاه از حوادث یورش افغانان و توضیح برخی علتهای فروپاشی ایران در پایان عصر صفوی است، اما صرف کتاب تاریخی نیست، بلکه در عین حال، رساله ای در اندیشه سیاسی و سندی در تکوین تاریخنویسی جدید نیز هست. این کتاب در دو بخش درآمد و سقوط اصفهان تنظیم شده است. لرزه از پیروزی آسان مشتی ماجراجو بر کشوری بزرگ؛ لرزه از بی مسئولیتی پادشاهی که حتا به هنگام مرگ به جای آنکه در اندیشه بزرگی کشور باشد، در اندیشه آسایش درباریان است، شاه سلیمان پدر شاه سلطان حسین؛ و از واگذاری مسئولیت از سوی شاه سلطان حسین به کسانی تهی از هر نوع فضیلت؛ از حقیرانی که بر جای بزرگان تکیه زده اند؛ از مسخرگانی که مردم وادار به احترام به آنان شده اند؛ از پادشاهی که خواجه سرایان را بر ملک و ملت مسلط کرده است؛ از توطئه ها و دو دستگی هایی که تمامی امور مملکت را در خود غرق کرده است؛ از شرایطی که در آن «خطر پیروز شدن از شکست خوردن بیشتر است »؛ از وضعیتی که در آن سرداری به سپاه دشمن پشت می کند تا پیروزی را بر کام دیگری هر چند خودی شرنگ کند؛ از دربار دائر مداری که که همه امورش به رشوه می گذرد؛ و لرزه از بی فکری، بی لیاقتی، و انحطاطی که تمامی کشور را فراگرفته است. در میان گزارش های بازمانده از یورش افغانان و سقوط اصفهان؛ روایت یوداش تادوش کروسینسکی راهب یسوعی لهستانی، که از مبلغان مسیحی مقیم اصفهان بود، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. درباره سوانح احوال کروسینسکی، پایین تر، در متن، اشاره هایی خواهد آمد... .