طوطی بلا و گرگ ناقلا
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
در زمان های نه خیلی دور، طوطی زیبا و خوش سخنی به همراه پیرزنی مهربان به نام "بی بی طوبی" در یک کلبه ی چوبی وسط یک جنگل سرسبز زندگی می کرد. روزی بی بی طوبی در حالی که قفس طوطی را در دست داشت از کلبه بیرون آمد و قفس را جلوی در کلبه آویزان کرد و با یک سطل خالی برای آوردن آب به طرف رودخانه حرکت کرد. کمی که گذشت گرگی تیزدندان و گرسنه از پشت بوته های اطراف کلبه بیرون آمد و برای پیدا کردن غذا به طرف قفس او پرید. ولی چون قفس بالا بود، دستش به آن نرسید. طوطی با دیدن گرگ با صدای بلند فریاد زد. بی بی طوبی با شنیدن صدای طوطی به سرعت به خانه بازگشت و گرگ با دیدن او پا به فرار گذاشت اما در چاله ای افتاد که مقابل خانه ی بی بی طوبی بود. گرگ که خویش را اسیر دست بی بی طوبی دید و از طرف دیگر دست و پایش به درد آمده و زخمی شده بود، شروع به ناله کرد و زوزه کشید. بی بی طوبی که دلش به حال گرگ سوخته بود او را از چاله بیرون آورد، زخم هایش را بست و به او غذا داد. گرگ که دید پیرزن او را بخشیده و غذا نیز به او داده، برای همیشه از آن جا رفت و هیچ گاه به کلبه ی بی بی طوبی بازنگشت و خوردن طوطی را نیز فراموش کرد.