"دنیا، بدون لیلی" داستان پسری است از نسل سوم غرق در زندگی و درس و آموزشگاه و فارغ از همه ی آن چه پیش از این جنگ و جبهه نامیده می شد. او با یکی از همکلاسی هایش به نام "مرتضی" دوست شده و بر آن است تا با دختری که او عکسش را در اختیارش گذاشته از نزدیک آشنا شود. روزی اتفاقی دچار سانحه شده و در اغما فرو می رود و در حالی خود را بازمی یابد که به جوانی شجاع با نام "رحیم" بدل شده که ماجرای رشادت هایش زبانزد اهل جبهه است. پسر که خود گیج و حیران مانده کم کم با شخصیت رحیم جاافتاده و در عملیات از خود شجاعتی عجیب نشان می دهد. پس از چند روز جوان از بیهوشی بیرون می آید و زمانی که با مرتضی و پدر وی ملاقات دارد متوجه می شود تمام آن چه در عالم بیهوشی دیده به نوعی واقعیت داشته و این رحیم غیور در زمان جنگ حضور داشته و از دوستان نزدیک پدر مرتضی بوده است. کتاب حاضر مشتمل بر هشت داستان کوتاه با نام "دنیا، بدون لیلی"، "خاک من، خاک مظلوم"، "با آبی ها"، "صلیب و ستاره"، "دلقک"، "مرگ کثیف"، "اندوه شیطان" و "حراج" است.