با کاروان لاله ها: برگهایی از دفتر خاطرات ...
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
بچه های گروهانمان، اهل شهرستان آغاجاری بودند و آن قدر خونگرم و دوست داشتنی بودند که در مدت کوتاهی با هم گرم گرفته بودیم. و نسبت به هم احساس محبت و برادری میکردیم دو هفته بیشتر نبود که ما-من و سه تا از دوستانم به آن ها ملحق شده بودیم ما از ستاد تبلیغات جنگ (که در شهرستان شوش مستقر بود) به تیپ فجر مامور شدیم... .