دیدار با آقای آبی: سیری در جهان کریستین بوبن و سهراب سپهری
دیدار با آقای آبی: سیری در جهان کریستین بوبن و سهراب سپهری
سیدمحمدصدیق قطبی راد و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
چاره ای جز دچار شدن نداشت.دچار شدن بیچارگی بود،اما چاره دیگری نداشت.چیز چندانی نداشت.چیز چندانی نمی دانست. عددها را بلد نبود. انداره گیری با خط کش ها را بلد نبود.تنها بلد بود به رویاها خوش آمد بگوید و با خیال های سبک رفت و آمد کند. تنها بلد بود دست در گردن شعر بیندازدو با واژه های کاغذی قایق بسازد.بازیگوشانه قایق می ساخت و بدون سر نشین به امواج خیال می سپرد.توانایی او تنها در زل زدن بود.او بهتر از همه دانایان می توانست زل بزندو تمام خود را در منظره ای خلاصه کند.او به شکل ابلهانه ای تداوم نسل شاعران بادیه بود.شاعرانی که با انگشتان آفتاب سوخته بر ماسه های داغ و بی قرار کویر نقش می زدند.از او چیز چندانی نمی توان آموخت.هیچ چیز جز نبوغی نادر در برق انداختن. او می توانست هر چیز را از آنچه در نگاه نخست دیده می شود درخشان تر باز نماید. او نتوانست از دردهای جانکاه بکاهد.نتوانست با فساد گسترده مبارزه کند.او چیز چندانی در زندگی نداشت.تنها تیله های رنگی داشت و شوری بی حد برای شفاف دیدن آنها.