یک وجب من

یک وجب من

یک وجب من

بهیچ آک و 2 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

یک روز «ممو» به همراه مادرش به گردش می رود و در راه با تعمیرکار محله، «استاد علی» رو به رو می شود، اما وقتی با او دست می دهد متوجه می شود دست های او بسیار کوچک هستند و در دستان استاد علی گم می شوند، همین مسئله او را ناراحت کرده و به فکر فرومی برد... . هدف نویسنده در این داستان برانگیختن حس کنجکاوی کودکان نسبت به محیط زندگیشان است.