وقتی ادگار دم سیاهی ذرا می بیند که زیر بوته های ریواس می خزدو ناپدید می شود،خدمتکارهای آشپزخانه یکی یکی ناپدید می شوند و در قلعه سیل راه می افتد،سعی می کند به ساکنان قلعه هشداد دهد.طولی نمی کشد که ساکنان قلعه با صاحب دم سیاه روبه رو می شوند...
وقتی ادگار دم سیاهی ذرا می بیند که زیر بوته های ریواس می خزدو ناپدید می شود،خدمتکارهای آشپزخانه یکی یکی ناپدید می شوند و در قلعه سیل راه می افتد،سعی می کند به ساکنان قلعه هشداد دهد.طولی نمی کشد که ساکنان قلعه با صاحب دم سیاه روبه رو می شوند...