نیکا و درخت خرمالو
![نیکا و درخت خرمالو](https://s3.ir-thr-at1.arvanstorage.com/top-readers-publishers/books/1e282f43-edce-462e-9b67-a4a74b8e4baf.jpg)
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
«نیکا» به درخت خرمالو، پیشی کوچولو و مامانش که زیر نور ماه به خواب رفته بودند نگاهی کرد. او که تازه از سفر آمده بود با خودش گفت که فردا می تواند یک عالمه خرمالو بچیند و بخورد. صبح زود نیکا به حیاط رفت، نزدیک درخت خرمالو ایستاد و دستش را دراز کرد، سعی کرد تا جایی که می تواند روی پاهایش بلند شود ولی فایده ای نداشت، دستش به خرمالوها نمی رسید و... .