کودکان در حلبچه می میرند

کودکان در حلبچه می میرند

کودکان در حلبچه می میرند

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

دروازة شهر حلبچه، از بمب شیمیایی غبار گرفته و تعدادی اجساد زن و کودک بر زمین افتاده است. دو پیرمرد، شهر را ترک نکرده اند تا اجساد کودکانی که کشته شده و هیچ کس آنها را از زمین برنداشته است، دفن کنند. رزمنده ای ایرانی از حلبچه، برای کمک به دختربچة 12 ساله که دنبال برادر کوچکش می گردد، تلاش می کند. سه دزد که برای دزدیدن اموال مردگان آمده اند با اجساد فرزندان و اقوام خویش روبه رو می شوند. نمایش نامة «کودکان در حلبچه می میرند»، حکایت قربانی شدن پاکی و معصومیت کودکانی است که ناخواسته درگیر جنگ شدند. کودکانی که بی هیچ گناهی از گزند بازی هولناک بزرگان در امان نماندند و جان باختند، بی آن که نام پاکشان را کسی بداند.