قرار است در مدرسه، هریک از بچه ها دربارة شغل پدرشان صحبت کنند. «ارس» دربارة شغل پدرش دکتر «لوتوس» که پزشک است، به خوبی حرف می زند. اما پدر «فکور» شهردار است. فکور چیز زیادی دربارة شغل پدرش نمی داند. در خانه از مادرش سئوال می کند، مادر هم او را تا حدی راهنمایی می کند. شب که پدرش به خانه آمد، جریان را می فهمد و تصمیم می گیرد تا خودش به مدرسه بیاید و دربارة کار شهرداری توضیح دهد. فردای آن روز پدر فکور اطلاعات جالبی در مورد کارش در شهرداری می دهد و همگی او را تشویق می کنند.   کتابچة حاضر، از مجموعة «شهر ستارگان»، دربرگیرندة یک داستان آموزنده و تخیلی برای  کودکان است.