بسیار سفر باید ...

بسیار سفر باید ...

بسیار سفر باید ...

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

کتاب حاضر مجموعه ی سیزده داستان کوتاه معاصر فارسی است که و تحت عنوان مجموعه ی "داستان هایی از غربت" به چاپ رسیده است. عناوین داستان ها عبارت اند از: "علی و گوسفندانش"، "خاطرات یک گربه ی پناهنده"، "گفت وگو در سونا"، "موسیقی"، "همه ی هستی او بود"، "عروسی نابینا"، "سرگردانی"، "وقتی گلوله ی آخر افتاد"، "خویشاوندان"، "وطن آن جاست که دوستت بدارند"، "اشتباه مرگ آور"، "زلزله"، "بسیار سفر باید تا پخته شود" و "خانه به دوشی های من". برای نمونه در بسیار سفر باید..."، پزشک ایرانی مقیم آلمان (نویسنده) تصمیم می گیرد برای گذراندن تعطیلات آخر هفته به انگلستان برود، اما از ابتدای سفر بدبیاریش شروع می شود. یک روز قبل از سفر دچار سرماخوردگی شدید می شود. هنگام پرواز در دوسلدورف بلیتش با مشکل مواجه می شود و مجبور می شود 150 مارک اضافه بپردازد. در لندن نیز کنسرت بسیار ناموفقی می بیند. برای همین روز بازگشت بسیار خوشحال است و پس از گرفتن کارت ورودی از باجه ی لوفت هانزا، برای کنترل پاسپورت به سالن مخصوص می رود، کیف سیاه دستی اش را روی تسمه ی نقاله ی مخصوص می گذارد. ناگهان ماموری به او نزدیک می شود و او را به جرم جاسازی و حمل سلاح گرم بازداشت می کند. او را به بازداشتگاه می برند. پس از مدتی به او می گویند که فرمانده نیروی هوایی تصمیم دارد او را آزاد کند. فرمانده با گرفتن ضمانتی 400 مارکی او را موفقتا آزاد می کند. زندانی از فرط خوشحالی فرمانده را در آغوش می گیرد و با خوشحالی کیف سیاهش را برمی دارد و به سرعت خود را به فرودگاه می رساند که دوباره در فرودگاه همان ماجرا تکرار می شود.