شام
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
1
نسخههای دیگر
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
یک روز صبح دوستم با صدای آواز آقای فوفسن در باغ؛ از خواب بیدار می شود و از او در مورد منبع این انرژی و شادی سوال می پرسد. فوفسن پاسخ می دهد: گاهی اوقات با حس بدی از خواب بیدار می شوم. غمگینم، روحم افسرده است و بدنم تیر می کشد. از جا بلند می شوم، لباس می پوشم و به قبرستان می روم و برمی گردم و تمام غم و اندوهم از بین می رود. چون با راه رفتن، اندورفین در بدنم آزاد می شود...