معرفی کتاب آریامرد و صبح رویاها: نمایشنامه اثر سیروس شاملو
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
زنبیلی_ سلامی چو روی خوش آشنایی مشتی، اول دشتی. یه دو_سه تا از اون خیارای سالاتیت، بنداز تو هشتی (در زنبیل را باز می کند) دو سه پرم فلفل (فروشنده میوه چای می نوشد) چایی تو بخور! صبح آریایی خوبیه همه چی درست می شه شجره می خونه، منم اینجا وایسادم!در این موقع از سمت چپ دو کوهنورد با کوله پشتی و کلاه و کفش و کلنگ صخره نوردی وارد می شوند. با هم مشورتی می کنند و کوله ها را کنار بساط میوه، زمین می گذارند....زنبیلی- صبح چرندیه من همیشه اینو گفته ام. هیچی سر جای خودش نیست. بیاین این هم شجره که ضجه می زنه، منم معلوم نیس برای چی اینجا وایسادم!قوری دار با چند استکان خالی به صحنه برمی گردد و به طرف قهوه خانه می رود.