قطعه ی آخر: زندگی نامه داستانی شهید محمدباقر آقایی

قطعه ی آخر: زندگی نامه داستانی شهید محمدباقر آقایی

قطعه ی آخر: زندگی نامه داستانی شهید محمدباقر آقایی

نادر گلی و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

این کتاب مشتمل بر روایت داستانی زندگی شهید «محمدباقر آقایی» است. داستان از جایی شروع می شود که در اواخر بهمن ماه سال 1364، بیمارستان شهدای تهران در حالی که مملو از مجروحان بدحالی است که از جبهه ها به آنجا انتقال یافته اند، محمدباقر به همراه برادرش «جهانپور» به بیمارستان مراجعه کرده تا به وضعیت دست آسیب دیده اش رسیدگی شود. پذیرش، بیمار جدید نمی پذیرد و محمدباقر به پیشنهاد یکی از پزشکیارها با یک پتو در آنجا منتظر می ماند تا نوبت او شود. این در حالی است که دست شروع به سیاه شدن کرده و احتمال قطع آن وجود دارد و... .